گفتوگو با ناصر مهاجر درباره آخرین کتاب جمشید فاروقی
یلدا کیانی
“ملاقات با یک معما” نام جدیدترین کتاب جمشید فاروقی، نویسنده مقیم آلمان است. درباره کتاب با ناصر مهاجر پژوهشگر تاریخ معاصر و مترجم گفتگو کردهایم. او بُنمایهی کتاب را فراخواندن خواننده به دوری جستن از بیتفاوتی میداند.
از آپارتمانی در طبقه چهارم یک ساختمان قدیمی در شهر کلن آلمان، صدای ویلون میآید. مردی کنار پنجره ایستاده، به بیرون چشم دوخته و ویلون مینوازد در حالی که همسرش روی مبل چرمی قرمز در حال بافتنی است. این زوج یهودی، ۶۰ -۵۰ سالی است منتظراند؛ منتظر مسافرانی از ایران؛ دو تبعیدی از ایران که به این خانه بیایند و راوی سرگذشتشان شوند. ساسان و مینا، یک زن و شوهر مسلمان ایرانی که به اتهام بهاییگری ایران را ترک کردهاند و به آلمان پناهنده شدهاند، همخانهایهای جدید یاکوب و هانهلوره میشوند که سالها پیش قربانیان نژادپرستی در آلمان بودهاند. یک خانه، “دو سرنوشت به شدت متفاوت” و “همزمان به شدت مشابه را به هم گره زده است”. اینها قهرمان داستان “ملاقات با یک معما” هستند؛ آخرین اثر جمشید فاروقی، نویسنده و روزنامهنگار ساکن آلمان.
درباره این کتاب پای صحبتهای ناصر مهاجر نشستهایم، پژوهشگر تاریخ معاصر، نویسنده و مترجم ایرانی ساکن پاریس.
به عنوان نخستین پرسش از او میپرسیم، آیا نویسنده در روایتش موفق بوده است؟ ناصر مهاجر پاسخ میدهد: «نویسنده در روایت دو داستان موازی که در کتاب آورده، بسیار موفق بوده است. داستان زن و مرد یهودیای که در جریان هولوکاست کشته شدند و داستان زندگی زن و مرد ایرانی که جانشان را در دست گرفتند، از رژیم جمهوری اسلامی گریختند، به آلمان پناه آوردهاند و در خانهای ساکن شدند که پیش از آنها - هفتاد و اندی سال پیش از آنها – آن زن و مرد یهودی که در آن میزیستند، در آشویتس سربه نیست شدند. نویسنده در روایت دو فاجعهی تاریخی و منطق پیدایششان، بیتردید کامیاب بوده است.»
به عنوان کتاب اشاره میکنیم و میپرسیم، درباره عنوان کتاب چه فکر میکند و “معمای” این داستان از نظر او چیست؟