حمید نوذری
با صدور کیفرخواستِ دادستانی سوئد علیه حمید نوری (عباسی) به اتهام ارتکاب “جرم بین المللی”، “جنایت جنگی” و “قتل عمد”، و همچنین با اعلام برگزاری دادگاه وی در روز ۱۰ اوت ۲۰۲۱ زمینهی بررسی نقش وی در کشتار بزرگ زندانیان سیاسی ایران در تابستان ۱۳۶۷ هموار می گردد. این اولین بار است که یکی از عاملان جنایتِ جمهوری اسلامی ایران در دادگاهی با اعتبار جهانی محاکمه می شود. هم از این روست که طیف های گوناگون اپوزیسیون، چه زندانیان سیاسی پیشین، چه خانوادههای جانباختگان این جنایتِ هولناک دولتی، و چه گروه ها و محفلها و کنشگران و پژوهشگرانی که در سی سال گذشته در زمینهی دادخواهی کوشا بوده اند و اجرای عدالت را جزیی تفکیکناپذیر از مبارزه برای استقرار آزادی در ایران میدانند، کنجکاوند و در تبوتاب پاگیری کارزاری جهانی برای برای برگزاری هر چه پُر دامنهتر و موفقتر دادگاه حمید نوری.
دادگاه حمید نوری می تواند محور مشترکی باشد برای یک فعالیت مشترک؛ و سنگ محکی علمی برای ارزیابی سنجشگرانهی مفاهیمی چون عدالت انتقالی، دادخواهی منصفانه، شهادتِ متکی براسناد متقن، میزان واقعی عزم و ارادهی دادگاههای قضایی در کشورهای اروپایی، ظرفیت واقعی آنها در امر حقیقتیابی، نارساییها و سستیها و محدویتهای واقعی این گونهها دادگاهها و انتظارات بجا و نابجای ما از کار آنها. نگارنده این سطور که تجربهی بیش از ۳.۵ سال پیگیری دادگاه میکونوس را دارد (از اکتبر ۱۹۹۳ تا آوریل ۱۹۹۷)، دادگاهی که علاوه بر بررسی پروندهی تروریستهای جمهوری اسلامی بررسی تروریسم دولتی نظام حاکم بر ایران را نیز در دستور کار خود داشت، و همچنین در سه دادگاه دیگر (۱۹۹۹، ۲۰۰۳ و ۲۰۱۶) که موضوع کارشان جاسوسی عوامل جمهوری اسلامی در درون نیروهای مختلف اپوزیسیون بود شرکت فعال داشتم، با نگارش این یادداشت بنا دارم تا حد ممکن این تجربهی را در اختیار ناظران و کنشگرانی قرار دهم که پیگیر دادگاه حمید نوری هستند.
پی گیری دادگاه
بی تردید مهتمرین عرصهی کار، پی گیری منظم و بیوقفه کم و کیفِ برگزاری این دادگاه است. به احتمال زیاد وظیفهی اصلی این مهم به دوش کنشگران ایرانی ساکن استکهلم خواهد افتاد. بر طبق گزارشهایی که تاکنون در اختیار ما قرار گرفته است، دادگاه نوری سه روز در هفته برگزار میشود (دادگاه میکونوس دو روز در هفته بود). اعضای تیم یا تیم های مختلف ناظر و پیگیر، با توجه به شغل و مسئولیتهای حرفهای و شخصیشان، … باید بتوانند به گونهای برنامه ریزی کنند که حتما یکی از آن ها در هر جلسهی دادگاه حضور داشته باشد. با توجه به جایگاه تماشاگران و محدودیتِ شمار کسانی که میتوانند در هر نشست دادگاه حضور داشته باشند (در برلین حدود ۶۰ نفر بودند) سازمان دهی این مساله مهم است؛ بهویژه اگر تیم های مختلفی آماده این کار باشند (در برلین بلافاصله معلوم شد فقط یک تیم داریم). این امر با توجه به محدویت تجمع افراد در دوران بیماری فراگیر کرونا، بیش از همیشه دارای اهمیت است. باید دید که در استکهلم به تماشاگران اجازه میدهند از گفتههای درون دادگاه یادداشت بردارند (در برلین اجازه نداشتیم). اگر اجازه ندهند بایستی از خبرنگاران و امکانات خبرنگاری استفاده کرد (در برلین پس از مدتی، خبردار شدیم که نهادهای ثبت شده – به عنوان مثال کانون پناهندگان- میتوانند از مسئولین ادارهی مطبوعاتِ دادگاه تقاضا کنند که برای یک دادگاه مشخص – مثلاً دادگاه میکونوس- به آنها اجازه دهند یک نفر را به عنوان خبرنگار در جلسات شرکت دهند. تقاضایمان را ارائه دادیم و کارت برای یک نفر از ما صادر شد). مهم است که این فرد یا افراد به زبان هائی که در دادگاه صحبت میشود، مسلط باشند.
اطلاع رسانی و گزارش دادنهای هفتگی به عموم ایرانیان و رسانه های فارسی زبان از مهمترین کارهاست. ارتباط با مطبوعات محلی و تماس منظم و مسئولانه با شاکیان خصوصی و وکلای آنان، بسیار مهم است.
در برلین، چون ترور در این شهر اتفاق افتاده بود و مسالهی امنیت داخلی آلمان هم به شکلی در میان بود، طبیعتا توجه مطبوعات به دادگاه بسیار بالا بود؛ امری که در سوئد احتمالش کم است و ممکن است که دادگاه چندان مورد توجه دائم رسانه ها قرار نگیرد. با توجه به این امر، تماس نزدیک با یک یا دو نشریه یا خبرنگار سوئدی بسیار مهم است. به این منظور که اگر آنها نتوانند هر روز در دادگاه حاضر شوند (در برلین هم این موضوع مطرح بود) تیم (تیمهای) ناظر بتوانند اطلاعات مهم و غافلگیرکنندهای را که دادگاه مطرح می شود، به سرعت در اختیار خبرنگاران و رسانههای بینالمللی و ایرانی قرار دهند. بسیاری از رسانه های پُربیننده ایرانی که اینک در خارج از کشور موجود هستند، هنگامی که دادگاه میکونوس برگذار می شد، وجود خارجی نداشتند.