م. دانش
اکنون دادیار عباسیِ سال های ۶۶ – ۶۷ زندانِ گوهردشت، خود در زندان است و بازجوئی می شود و دادگاهی. ابتدا اینکه بی شک از اعماق جان بدین اتفاق خرسندم. البته خوشنودی من نه از حبس و انتقام ازاوست بلکه ازاین بابت است که عمر، مرا مهلت داد تا با چشم و گوش خود شاهد روزی باشم که یکی از “جماعتی به نمایندگی خدا بر زمین” که سوال از آنان ممنوع است و گناه، اجبارا به سوال گوش سپارد و مجبور به جواب باشد
قصر که جمشید در او جام گرفت / آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور می گرفتی در همه عمر / دیدی چگونه گور بهرام گرفت
خیام
اوایل زمستان سال ۶۶ در زندان گوهردشت تغییرات اساسی صورت گرفت. تفکیک زندان یان مذهبی و چپ از هم دیگر و جدا کردن زندانیان منفعل و سر موضع ای دو مورد برجسته آن تغییرات بود. روحیه زندانیان بعد از آن تحولات بیش از پیش اوج گرفت و بالا رفت. چرا که زندانیان بدون کوچکترین دخالت زندان بان در امور داخل بند، خودشان برای زندگی جمعی یا فردی خود تصمیم می گرفتند. حتی برخی می گفتند:
وضع حال حاضرِ زندان، منطبق شده با شرایط زندان زمان شاه. پس باید گام ها را استوار کرد و از تجربه زندان یان زندان شاه سود جست و کمبودهای موجود در تئوری و.. را از میان برد.
با چنین درک و برداشت از موقعیت زندان، کمون ها بیشتر حول اتهام های منتسب به زندانیان شکل گرفت. نمونۀ آن در بند ۸، کمون اقلیت – راه کارگر – ۱۶ آذری ها و… بود.
برای خواندن متن کامل کليک کنيد
برگرفته از: اخبار روز
دوشنبه, ۲۵ مرداد ۱۴۰۰