دربارهی کتاب «مامی، اسبت را چه کار کردی؟»
محمد اعظمی
دیروز کتابی را خواندم از بتول آراسته با عنوان «مامی، اسبت را چه کار کردی؟». این کتاب در ۱۰۰ صفحه با ویراستاری ناصر مهاجر توسط نشر نقطه منتشر شده است. بتول آراسته به حکایت تبعید خود و خانواده اش پرداخته و داستان عبور از مرز را به شکل مخفیانه و همراه با چندین ماجرای بعضا دردناک که طی سالها زیست شان در تبعید، اتفاق افتاده، بازتاب داده است. بتول یکی از رفقای چند ده سالهای است که از ایران او را می شناسم و بخت یارم بوده که تا امروز از محبت و دوستی او بهرهمند باشم. انسانی است مبارز که همواره نسبت به درد مردم حساس بوده و به رفقای جانباخته احساسی بسیار پاک و صمیمی دارد، تا بدان اندازه که به باور من از آنها تصویری ایده آل ترسیم میکند. با همسر او رضا اکرمی هم از سالها پیش آشنایم. او از زندانیان سیاسی دوران محمدرضا شاه است و از کادرها و رهبران سازمان فدائی بوده است. رضا یکی از نزدیکترین یاران قدیمی است که هر چه زمان گذشته مهر او عمیقتر بر تن و جانم نشسته است.
برای خواندن متن کامل این نوشته، کلیک کنید:
منبع: عصر نو
يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ – ۱۳ مارس ۲۰۲۲