در ایران چه میگذرد – ۷
محمدرضا نیکفر
رژیم نتوانست جنبش را خفه کند. جنبش هم نتوانست حضور در خیابان را گسترش دهد و از اعتصابهای موضعی و موقت فراتر رود.
وضعیت کنونی
رژیم نیروی سرکوبش را در هر دو شکل سختافزاری و نرمافزاری، به شکلی گسترده به کار گرفته تا جنبش را مهار کند. حرکتهای اعتراضی ادامه دارند، اما به نظر میرسد پیشروی جنبش کُند شده باشد. ممکن است در این مرحله به یک تعادل رسیده باشیم، تعادلی با این دو مشخصهی اصلی:
رژیم نتوانست جنبش را خفه کند؛
جنبش هم نتوانست حضور در خیابان را گسترش دهد و از اعتصابهای موضعی و موقت فراتر رود.
موفقیتهای محسوس رژیم تا کنون از این قرار بودهاند:
مهار نسبی خیابان،
اجرای برنامهی دستگیری شماری از افراد مؤثر و سازمانگر، کاری که مطمئنا از پیش برای آن تدارک دیده شده بود،
حفظ یکپارچگی خود.
و موفقیتهای مردم اینهایند:
غلبهی اخلاقی بر رژیم؛ بازنمایی موفق حاکمان به عنوان مشتی دروغگو، فاسد، سرکوبگر، زنستیز، قاتل، بچهکش… و در مقابل، حضور خود به عنوان آزادیخواه و عدالتخواه، خشونتپرهیز و در عین حال نترس و مصمم،
پیش افتادن از رژیم در جنگ رسانهای،
حفظ همبستگی؛ نشان دادن دلبستگی به مردمی که به صورت ویژه زیر ستم و سرکوب هستند،
ارتقای آگاهی نسبت به ستمی که بر زنان رفته است،
نمایش دادن گرایش سکولار به شکلی قوی، طرح قوی لزوم پایان دادن به نظام ولایی،
پروریدن الگوهایی برای حرکتهای اعتراضی، نمادهایی برای همرسانش میان خود، تبحر یافتن در خبررسانی حتا در وضعیت دسترسی محدود به اینترنت، تا حدی شبکهسازی برای سازماندهی در دانشگاه و محله،
ماندن روی شعارها و خواستهای اصلی، دنبالهروی نکردن از کسانی که در خارج سودای رهبر شدن و رهبری کردن دارند.
تعادل چگونه شکسته خواهد شد؟