توضیح ناشر
از پیشگفتار چاپ دوم:
«چاپ اول روز سیاه کارگر کمیاب شده است. هم از این روست که آن را به چاپ دوم میسپاریم. خرسندیم که نسخهی پالوده و پاکیزهتری از این اثر تاریخی در پهنهی ادبیات مدرن فارسی و تاریخ اجتماعی دو سدهی گذشتهی ایران، در اختیار خوانندگان قرار میگیرد.»
روز سیاه کارگر که در دههی نخست ۱۳۰۰ خورشیدی به چاپ رسیده است، نخستین رمان ادبیات کارگری ایران به شمار میآید.
این کتاب که زندگی یک دهقان ساده را به تصویر کشیده است، به گفتهی نویسندهی آن احمد خداداده، گرچه «ظاهراً رمان و افسانه» است، اما «باطناً» واقعیات زندگی اجتماعی- سیاسی استانهای غربی ایران و نیز تهران را در سالهای ۱۲۷۰ تا ۱۳۰۵با دقت و درستی روایت کرده است. او به وضع نابسامان روستا، مناسباتِ اجتماعی، ستم مالکان، غارتگری حاکمان و چپاول عوامل دولت از مال مردم، ناامنی راهها و… نگاهی تازه و موشکافانه دارد. از وضعیت سختِ کار مینویسد؛ از بیماریها و نبود بهداشت و درمان؛ از خوراک مردم؛ از آنچه به نام خانه و سرپناه در آن به سر میبرند؛ از راهها، راهدارها و مالیات. از وضع کودکانی سخن به میان میآورد که اگر بخت یارشان باشد و زنده بمانند، کودکی نخواهند کرد و در جوانی پیر میشوند. از سهم زنان در جامعهی دهقانی میگوید. زن در رمان روز سیاه کارگر، به سان همهی رمانهای این دوران در ایران، از فردیت چندانی برخوردار نیست؛ ولی زنی است که کار میکند و در خانه محبوس نیست.
کتاب، تشریح ظلم و ستم است؛ در شکلهای گوناگونی که روی داده. جهان، در روز سیاه کارگر، جهانی تیره و تار است. مسبب اصلی این تیرگی و تاریکی، در نگاه نویسندهی کتاب، دستگاه عریض و طویل حکومت قاجار است و شریعتمداران و تجار دین شیعی. اینها هستند که مردم را در نادانی و واپسماندگی نگهمیدارند. اما تنها حاکمان نیستند که به نقد کشیده میشوند. خداداده رفتار و کردار محکومان را نیز زیر ذرهبین قرار میدهد. اگر شهریها حقهباز هستند و متقلب و زرنگ، روستائیان نیز سادهلوحاند و سربهزیر و ظاهر بین. این نگاه نقادانه، سویهای مدرن به روایت خداداده میدهد؛ چرا که یکی از سنجههای گذار به مدرنیته، نگاه انتقادی به گذشتهی خویش است؛ به گذشتهی جامعه، به اینکه چه بودیم، کجا هستیم و چه میخواهیم.
با گذر زمان و کندوکاو در زندگی اجتماعی ایرانیان، نویسنده به این نتیجه میرسد که «طایفهی آخوند» در تحمیق مردم نقش اساسی داشته و دارد. آنها میکوشند تا ایرانی را نسبت به تاریخ خویش ناآگاه نگهدارند. خداداده با اینکه خود مذهبی و مؤمن است، وجود آخوند را یکی از بزرگترین و اصلیترین علتهای عقبماندگی ایران میداند و فاش میگوید تا آنان در زندگی اجتماعی و سیاسی جامعه حضور دارند، در بر همین پاشنه میگردد؛ «پس نیکوتر آنکه سلب نفوذ و قدرت آن طایفهی (آخوند) را نمود».
روز سیاه کارگر به رغم اهمیت تاریخیاش هم به عنوان رمان و هم به عنوان سندی مهم در تاریخ اجتماعی ایران، به دلایلی که در پیشگفتار کتاب آمده، ناشناخته مانده است. این کتاب که جلد دوم آن هرگز در ایران پراکنده نگشت، اینک در یک مجلد به چاپ میرسد.
آرزو داریم با انتشار این اثر ناب و نادر، دوستداران ادبیات و تاریخ اجتماعی ایران از آن بهرهها گیرند و کار نویسندهی ژرفبینی که در گمنامی درگذشت، به گسترهی پژوهشهای ایرانشناسی راه یابد.