توضیح ناشر
در پیشگفتار این کتاب میخوانیم:
«هدف رسالهی حاضر مطالعه رابطهی اصلاح و انقلاب، انواع اصلاحات و رابطهی اصلاحات با تحول کیفی (دگرسانی) نظام است… در بخش اول به تشریح دستگاه نظریمان دربارهی معنای اصلاح و انقلاب میپردازیم و وجه مشترک این دو را در ارتباط با بحران سیاسی و یا تحولات پیوستهی اجتماعی روشن میکنیم. سپس تلاش خواهیم کرد تا ضمن بررسی برخی دیدگاههای رایج دربارهی تمایز انقلاب از اصلاح بر پایهی توسل و یا عدم توسل به خشونت، به ارائهی معیارهای متفاوتی در تفکیک این دو پدیده مبادرت ورزیم… سرانجام به دو روش متفاوت پیشبرد امر اصلاحات، یعنی روش موسوم به «قطرهچکانی، تدریجی و زیگزاگی» و روش رادیکالِ ناظر بر دگرسانی نظام نظر خواهیم افکند. بخش دوم، به سرچشمهی اصلاحات در جمهوری اسلامی، مسیر تحول و سرانجام شکست مشی «اصلاح از درون» خواهد پرداخت… در این بخش اصلاحناپذیری جمهوری اسلامی را مدلل خواهیم نمود. بخش سوم مقاله، به موضوع براندازی و راهکارهای گوناگون آن از جانب طیفهای گوناگون اپوزیسیون اختصاص خواهد یافت. در این بخش، مباینت راهکار «براندازی به مدد مداخلهی نظامی خارجی» با استقلال و دموکراسی بررسی خواهد شد و از راهکار براندازی رژیم از راه نافرمانی مدنی و فشار بینالمللی جانبداری خواهد شد… در پایان به مسئلهی رفراندم خواهیم پرداخت و این که چرا رفراندم باید پس از فراخواندن مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی جدید و نه پیش از آن به اجراء گذاشته شود…»