پرستو فروهر – ناصر مهاجر
این چهرهی پیشرو از نسل جوان که تا آن هنگام تنها به شکلی پراکنده، در فضاهای بسته و جمعهای کوچک امکان بروز مییافت ، در روزهای پُر تبوتاب جنبش، مرکز توجه افکار عمومی شد، و ظرفیت و توان اجتماعی خود را برای دگرگونی معادلههای قدرت دریافت و در حافظهی جمعی ما به ثبت رساند .
۱
نباید سنت دیرپا و پویای کنُش دانشجویی در ایران را از یاد برد. دانشگاه از همان سال ۱۳۱۳ که در میهن گشوده شد، همواره سنگری بوده است برای آزادیخواهی و اندیشههای پیشرو. حتا در اوج استبداد رضا شاهی، دانشجویان برای خواستههای صنفی خود و تغییر پارهای از سیاستهای زورگویانه مدیران دانشکدهها، تا آنجا که میتوانستند کوشیدند. در جریان این کنشها و کوششها بود که چندین محفل مخفی دانشجویی شکل گرفت.
با برافتادن رضا شاه و برنشستن آزادی، دانشگاههای کشور به یکی از آوردگاههای اصلی پیکار دموکراتیک فرارویدند. در این دوره بود که جنبش دانشجویی ایران شکل گرفت. این جنبش وظیفهی خود میدانست در همهی زمینههای مهم سیاسی و اجتماعی کشور دخالت کند و به ویژه نمایندگان استعمار و ارتجاع را رسوا نماید.
پس طبیعی بود که چند ماهی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و برانداختن دولت دکتر مصدق (فاجعهای که مسیر زندگی جامعه ما را تغییر داد) و پخش خبر سفر ریچارد نیکسون، معاون رئیس جمهوری وقت ایالات متحدهی آمریکا به ایران، دانشجویان به اعتراض برآیند. حملهی ماموران حکومت نظامی به دانشگاه در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ ، بازداشت و حبس دهها دانشجوی مبارز را به همراه آورد و و کشته شدن سه تن از کنُشگران جنبش دانشجویی کشور را ( شریعت رضوی، قندچی و بزرگنیا). این رویداد، در حافظهی جمعی مردمان ایران زمین با نام روز دانشجو ماندگار شد؛ به ویژه میان نسلهای دانشجویان که هر ساله یاد این رویداد تاریخی را زنده نگه داشتهاند.
از آذر ۱۳۳۲ تا شهریور ۱۳۳۹، دانشگاههای ایران از میدانهای اصلی نبرد با ٰحکومت کودتا بودند و برپاکنندهی اعتراضهای صنفی و شکلگیری هستهها و محفلهای مقاومت.
بیسبب نبود که با اوجگیری بحران دستگاه حکمرانی شاه، شُل شدن بند و زنجیرهای استبداد و«تنفس کوتاه سیاسی» سالهای ۱۳۴۲- ۱۳۳۹ و همزمان با پاگیری جبهه ملی دوم و سوم، طیف گستردهای از دانشجویان با گرایشهای گوناگون فکری به تشکلیابی در این بستر روی آوردند و نیروی پیشبرندهی جنبش آزادیخواهی گشتند. رزمندهترین این دانشجویان، پس از « انقلاب سفید» و فروکش بحران دستگاه حکمرانی شاه، پیکار دموکراتیک را پی گرفتند و چه از درون زندانها، یا تبعید و یا از رهگذر مبارزه زیرزمینی، کارزارعلیه دیکتاتوری شاه را زنده نگه داشتند و کیفیتی نو و انقلابی به آن بخشیدند.